متن آهنگ غم و شادی محسن چاوشی
توی این خرابه ی متروکه
تو که نیستی همه چی مشکوکه
بی تو حتی به خودم مضنونم
تا ابد زندونیم زندونم
خسته از عکسای یادگاری ام
حتی از عکس خودم فراری ام
بیا این خرابه رو شادش کن
دل غمگینم و آبادش کن
ای غم و شادی من روح آبادی من
روز برگشتن تو روز آمنزادی
با تو از من دوره وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه خونمون ویرونه
ای غم و شادی من روح آبادی من
روز برگشتن تو روز آمنزادی
با تو از من دوره وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه خونمون ویرونه
من که از دوری تو دلتنگم
دست خالی با دلم می جنگم
نمی ذارم به کسی نگاه کنه
خودشو تو دل هرکی جا کنه
نمیخوام که بی تو عاشق باشه
واسه ی من آینه ی دق باشه
بخت خوابیده رو بیدارش کن
بیا این زندون و آبادش کن
ای غم و شادی من روح آبادی من
روز برگشتن تو روز آزادی من
با تو از دوره وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه خونمون ویرونه
ای غم و شادی من روح آبادی من
روز برگشتن تو روز آزادی من
با تو از دوره وحشت و دلشوره
تو که نیستی خونه خونمون ویرونه